-
افق بهبود کار
سهشنبه 29 مهر 1399 09:43
باید کم کم جمع کنم برم مرخصی احتمالا مرخصی تا پایان عمر ولی استرس مالی داره منو از پا در میاره استرس همه چیز بزنم زیرش بگم نمیرم هم دیگه جایگاه جالبی ندارم در شرکت کلا بدبختی داره میباره متاسفانه کمامان با غذا اب میخورم دلستر و نوشابه هم میخورم ولی به خودم بعضی وقتا که نگای نوشابه میکنم و نمیخورم روحیهمیدم میگم این یه...
-
افق ؟
سهشنبه 22 مهر 1399 07:58
حقیقتا اینقدر کار روزانه زیاده نرسیدم یه قدم هم برای تحویل کارا بردارم نامه ی مرخصیم هم بلاتکلیفه،با خبر شدیم شرکت یه مبلغ هنگفتی هم ضرر فرموده دیگه امیدی به حقوق این ماه هم ندارم از اینجا هم بزنم بیرون دیگه کجا برم؟ و چقدر هنوز دلم برای فندق میسوزه به قهقهه هایی که با یه دونه دوستش میزنه و اینکه اگر کرونا نبود چقدر...
-
پرستاران
دوشنبه 14 مهر 1399 11:37
سریال پرستاران که قدیما از شبکه یک پخش میشد رو گذاشته بود یه قسمتی اورژانس میره سر وقت یه خانمی که تو خونه ش بیهوش شده بود همسایه ش زنگ زده بود اورژانس .معتاد بود با ماسک اکسیژن و اینا که به هوش اومد سرشون داد زد که چی کار میکنین پول مواد گرونه. هر چه کشیده بودم پرید پول مواد منو شما میدین یه دفعه یه موجودی از وسط پتو...
-
استرس دارید؟
دوشنبه 14 مهر 1399 11:07
از مرکز بهداشت زنگ زدن میگه تب لرز سرفه ندارید؟ خوب خدا رو شکر که نداشتیم میگم نه میگه استرس افسردگی و یه چیز دیگه تو این مایه ها ندارید؟ یک لحظه سکوت کردم لبخند تلخی زدم گفتم نه اعصاب سوالات احتمالی بعدی رو نداشتم استرس آیا کرونا دارم یا ندارم استرس کارم استرس فندق استرس اقتصاد رو به رشد خانواده استرس تنش های در خانه...
-
سخته
شنبه 12 مهر 1399 10:43
باید کارا رو جمع و جور کنم که میخوام برم راحت همه چیز رو تحویل بدم مدام دارم دست و پا میزنم یاد روزایی که در به در دنبال کار بودم می افتم یاد روزای خیلی سخت با فندق و افق اینده ی گرونی میاد جلوی چشمم دستم به هیچی نمیره خدایا کمکم کن
-
انجامش دادم
پنجشنبه 10 مهر 1399 11:55
همه ش منتظر بودم که انجامش بدم بعد در موردش حرف بزنم و امروز بالاخره انجامش دارم یه درخواست مرخصی بدون حقوق دادم تا آخر سال با توجه به قراردادم که تا آخر سال هست در مورد تمدید قراردادمو داشتن کار بعد از همه ی این اتفاقا و بحران های اقتصادی امید کمی دارم خیلی تصمیم سختی بود آدم مرفهی نیستم که بگم به پولاش احتیاج ندارم...
-
کرونا
سهشنبه 8 مهر 1399 07:58
به نظرتون تا چند سال باید با کرونا زندگی کنیم؟ بعد ش یکی دیگه بیاد مثلا کروپا بعد کروسا معجزاتم رو همین کرونا متوقف کرده
-
معجزه ای که با واسطه هم نمیشود
دوشنبه 31 شهریور 1399 11:55
واسطه هم فرمود نکن منم نمیتونم کمکت کنمچون کار خوبی نیس دیگه بریدم واقعا تموم شدم جسما و از سر اجبار کارهای حیاتی مو انجام میدم خارج از اختیار
-
اندر احوالات خرید اینترنتی
پنجشنبه 27 شهریور 1399 20:16
الان پس از دو سری خرید حضوری لوازم آرایشی پی بردم که چرا من ترجیح میدم اینترنتی بخرم دو باره تو این کرونا بازار شال و کلاه کردم رفتم دنبال دو قلم )الان که فکر میکنم میبینم سه قلم لازم داشتم) با تنوع برند۲(یعنی فقط بین دو تا مارک بگردم)در این محاسبات ساده یعنی من حداکثر ۲×۲ یعنی ۴ تا سوال باید بکنم و ۲ قلم جنسم رو خرید...
-
واسطه معجزه
چهارشنبه 26 شهریور 1399 11:25
میخوام یه شخص ثالث پیدا کنم برای انجام عملیات انتحاری مورد نظرم فقط امیدوارم مخالفت نکنه که میزنم شل و پلش میکنم البته اول باید دعا کنم زنده باشه تو این کرونا بازار لعنت به این ویروس دلم خیلی برای فندقم میسوزه برای خودم برای زندگیمون برای همه مون کاش میشد دوباره همیدگه رو بغل کنیم هزاران نفر دور هم جمع بشیم حتی اگه...
-
معجزه
شنبه 22 شهریور 1399 12:47
معجزه از آسمون نمیاد میدونم خودم باید بتونم انجامش بدم حتی نمیتونم رو کاغذ بنویسمش اگه بنویمش به نشدنش فکر میکنم حتی اینجا برای شما ها و به صورت ناشناس نمیتونم بنویسمش فکر میکنم باید انجامش بدم بعد درمورد حرف بزنم فکر کنم همه رو باید تو عمل انجام شده قرار بدم
-
افق بهبود غذایی
سهشنبه 18 شهریور 1399 14:23
اندر احوالات افق بهبود جسمی باید بگم تصمیم گرفتم با غذا مخصوصا غذای گرم آب نخورم حالم بهتره در واقع بگم موفقیت این طرح به این بوده که قبل از تصمیم گرفتن، عمل بهش رو شروع کردم و خیلی پیچیده ش نکردم.خیلی ساده انجامش دادم نه اینکه بیام دو سال بشینم فکر کنم اولویت بندی کنم پروژه نویسی کنم براش و برنامه ریزی کنم براش و...
-
مادرانه
سهشنبه 18 شهریور 1399 10:42
از وبلاگ " بدون ویرایش "برایم تلنگری بود،لطفا بخونید لطفا غایب نباشیم: " قبل از انقلاب که بچه بودم مامان بی حجاب بود، اما توی محل برای خریدمیوه وسبزی، یک چادر گل گلی سرش میکرد. یک خاطره از اون دوران توی ذهنم هست که نمیدونم چرا اینقدر پر رنگه و تکرار میشه. 3-4 سالم بود.غروب پاییز بود، من و مامان توی...
-
استرس
یکشنبه 16 شهریور 1399 22:07
استرس دارم احساس تنهایی و ترس میکنم کاری هست که میخوام انجامش بدم احتیاج هست که انجامش بدم خیلی مهم هست که انجام بدم از تاخیر در انجام دادنش خیلی ضرر های غیر قابل جبران می بینم آرزوی قلبی انجامش رو داشتم و دارم ولی میترسم شجاعتشو ندارم باید انجامش بشم کاش فقط یکی همراهم بود کاشی یکی درکم میکرد خیلی وقت گذاشتم برای...
-
ترک عادت علت مرض نیست معلول مرض است
چهارشنبه 12 شهریور 1399 09:46
اینقدر درگیرم و استرس دارم که حتی فست فود هم اشتهامو برنمیانگیزاند افق پسرفت تا کجا! یه زمانی تو دیدم بود که ترک فست فود و نوشابه کنم یه مدت به برکت بارداری و شیردهی و یه مدت به برکت نبود فست فود خوب در اطراف )باید اعتراف کنم تاثیر دومی بیشتر بوده) کم خوردم حالا هی میشینم عکس فست فود بالا پایین میکنم بلکه وسوسه بشم و...
-
استرس
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:06
استرس دارم شما ندارید؟
-
افق بهبود
یکشنبه 2 شهریور 1399 11:34
هر چی میگذره افق بهبودم محو تر میشه به جاش افق پسرفت میاد جلو چشمم افق پسرفت اخلاقایی که به نظرم داشتنشون خیلی بدیهی بود از خواص کار درپیت و درب و داغونم هست و محیط کار سرشار از اخلاق گرایی مون و همکاران محترم هست کاش میتونستم ولش کنم برم به خاطر خودم به خاطر فندق به خااطر دنیایی که میخواستم بهترش کنم این روزا فقط...
-
ای خدا
سهشنبه 28 مرداد 1399 19:15
خواب دیدم دارم میرم کلاس خیاطی ،بعد تو دفترای خرگوشی بزرگ چیزی میکشیم اصلا یادم نمیاد خبری از پارچه بوده باشه تو کلاس یه غرفه فروش مقنعه و روسری هم بود(تو لیست خریدم مقنعه هست واقعا باید برم بخرم) کلاسش هم مختلط بود مسئول غرفه ازم پرسید چند سالته؟یادم نبود که سال ۹۹ شده مردم تو دفتر نقاشی خرگوشی بزرگ چیزی شبیه طرح یا...
-
زندگی سرخود
دوشنبه 27 مرداد 1399 21:21
زندگی به ضرب و زور خودشو جلو میبره
-
اندر احوالات خرید اینترنتی ۲
شنبه 18 مرداد 1399 16:21
در ادامه پست قبلی خرید ا ینترنتی لوازم آرایشی باید عرض کنم در حین اینترنت گردی به این نتیجه رسیدم که یه کرمی هم وجود داری به اسم کرم A-Z یا ای تو زد و خوب منم به لیست خریدم اضافه ش کردم و بعد نشستم به دنیای قشنگی که این اسم ها برای ما (یا حداقل من ) درست میکنن فکر میکردم حالا از این کرم ای تو زد بگذریم که احساس میکنم...
-
تحلیل های طلایی اقتصادی
یکشنبه 12 مرداد 1399 12:29
هر چی سر انگشتی حساب میکنم میبینم این مدت خیلی پول کتاب دادم فقط الکترونیکی اونم سعی کردم با تخفیف بخرما!ولی باز زیاد شده مثلا اپلیکیشن فیدیبو رو دارم که میتونی با نظردهی و ثبت امتیاز به کتابایی که خوندی امیاز جمع کنی و به یه حدی از امتیاز که رسیدی ازش کد تخفیف بسازی یا اپلیکیشن طاقچه که یه چیزی شبیه کتابخونه عمومی...
-
روزای سخت
شنبه 11 مرداد 1399 22:39
اون اوایل که همه چیزای سخت به هم پیچ خورده بود و با هم اتفاق افتاد مدام میگفتم روزای سخت میگذرن ،آدمای سخت میمونن ولی الان دیگه احساس میکنم تاب این روزای سخت رو نمیام این افتضاحات تا کی میخواد ادامه پیدا کنه هی موج اول هی موج دوم هعی بترسیم هی بچه ها رو محافظت کنیم هر روز کرونا هر روز مرگ و میر هی وضعیت قرمز هی استرس...
-
پدر سوخته بازی
سهشنبه 7 مرداد 1399 18:03
سکوت علامت رضاس دیگه پس پیرو پست قبلی در رمینه پدرسوخته بازی و سکوت ممتد ،به این نتیجه میرسیم که این نوع کار مقبولیت عرفی داره عجب استدلال متقنی هم فرمودم! شما ها هم کما بیش از این کارا کردین آیا؟ اینا رو انداختم گردن کرونا ولی بیشترش از اثرات پیری هست یعنی تا جوونی دوست داری زمین و زمان رو به هم بدوزی که از عقاید...
-
چی میخواستیم ،چی شدیم،
شنبه 4 مرداد 1399 19:59
بعله قراربود خودمونو بهتر کنیم تا دنیا رو بهتر کنیم ولی اخیرا در پی کار و بار و اینها یه مقداری یاد گرفتم پدر سوخته بازی و پررویی دربیارم.صادق نباشم و همه ی توانایی هامو بروز ندم،بعله افقهای بهبود جدید فقط اینا مستلزم اینه که برم تو یه بخش دیکه کار کنم چون اینجا منو شناختن دیگه نمیتونم خودمو پس بگیرم و از نو عرضه کنم...
-
چیزایی که هیچ وقت تغییر نمیکنن
جمعه 3 مرداد 1399 21:31
روزی روزگاری که تقویت زبان انگلیسیمون رو جدی میگرفتیم، یه کتابی داشتم که اسمش بود ۱۰۱ ضرب المثل انگلیسی امریکایی کار جالبی که کرده بود این بود ضرب المثلا رو چند دسته کرده بود بر حسب موضوع و معناشون یه فصلش اگه اشتباه نکنم این بود چیزایی که هیچ وقت تغییر نمیکنن مثلا یکی از ضرب المثلای این فصلش این بود که علفای مزرعه ی...
-
شور جوونی ، تجربه ی پیری
چهارشنبه 1 مرداد 1399 10:05
هر چقدر هم بگین ادم دلش باید جوون باشه و سن فقط یه عدده ،هی مثال نقص بیارین که فلانی تو شصت سالگی مثل بیست ساله ها میگه و میخنده اما واقعیت عمومیش اینه که سن و سال مهمه شور و اشتیاقی که برای کارات داری تو چهل سالگی نداری. اون کله ی خرابی که تو جوونی داری ، میخوای دنیا رو عوض کنی ،چیزایی تو ذات ادما، تو ذات طبیعت و...
-
اندر احوالات خرید اینترنتی
جمعه 27 تیر 1399 12:55
در راستای اجرای استراتژی های اقتصادی به منظور بقادر شرایط حال حاضر ،سعی در کنترل میل خرید داریم. از آنجایی که در آن روزگاری که اوضاع اقتصادی هم بد نبود چند بار در خرید های اینترنتی نقره داغ شدیم ،گفتم دیگه حالا که وضع و اوضاع خرابه دیگه اشتباه نکنم. منظورم از نقره داغ شدن ،چند بار خرید اجناسی بود که آن چنان احتیاجی...
-
آخ برای بچه ها
دوشنبه 23 تیر 1399 15:41
دلم به حال خودمان میسوزد.به خاطر این روزهای کرونایی با محرومیت از دیدن ودر آغوش کشیدن ها و روبوسی ها. چقدر به روزهایی فکر میکنم که میشد دور هم جمع میشدیم ولی گرفتار بودیم کار داشتیم اصلا خوابمان می آمد احساس میکردیم اعصاب حرف وحدیث های بعد از مهمانی ها را نداریم از سوال جواب فک و فامیل و تجاوزشان به حریم خصوصیمان ،به...
-
قراربود چی کارا کنم؟ 3
دوشنبه 16 تیر 1399 22:45
قرار بود نغمه ی آتش و یخ بخونیم این جناب مارتین بعد از ۲۵ سال از انتشار جلد اول کتاب بلزی و تاج و تخت هنوز خوشش میاد ما رو تو کف بذاره گفته امسال که نه سال ۲۰۲۱ میدمش بیرون چه بسا مرد از کرونا ما رو تو کف گذاشت
-
قراربود چی کارا کنم؟ ۲
چهارشنبه 11 تیر 1399 11:56
قرار بود بشینم ارباب حلقه ها بخونم ولی مثل اینکه جناب آقای مارتین تصمیم گرفته عالمی رو از نگرانی در بیاره و جلد ششم نغمه ی آتش و یخ رو کامل کنه ما هم علی الحساب به انتظار ایشون میشینیم