تردید

هی اون بحث کار میاد و میره از جلوی روم-هی من وسوسه میشم .هی برم هی بیخیال کل ماحرا بشم،هی 

عدم ارتقا

اون جریان جا به جایی و اینا بود که گفتم پس از مدتها کار در بخش اعصاب خورد کن

ایده ای دارین؟

نمیخوام برم سد کار ولی پولشو لازم دارم،نمیتونم بیخیال این شغل بشم ولی یه شغل تمام وقته در حالی که من 

آرامش پیش از طوفان

فکر میکنم اینقدر همه چیز آروم پیش میره و خبر خاصی نیست باید مثل قاعده ی

افق بهبود فندق

یه روزی فکر میکنی دنیا تو تلاشای تو خلاصه میشه فکر میکنی کار میکنی