افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته
افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته

افق بهبود در بهار

خوب عرضم به حضور شریفتون که خودم از این همه بالا پایین در مسیر پیشرفت ساده م ،خنده م میگیره.مثلا

 فکر کنید افق بهبود من چیه که من تو همینش موندم؟

خیلی هاش خیلی ساده س

مثلا همین که بیدار شدم از جام بلند شم!

موهام رو شونه کنم!

غیبت نکنم و بد کسی رو نگم

تو همین کارای اولیه موندم

حالا میخوام دنیا رو تغییر بدم

ولی خوب بهترم الان.

یه مدت مریض شده بودیم.خانوادگی.مثلا یه سرما خوردگی ساده بود ولی واقعا از نظر روحی و جسمی از پا انداختم.ولی الان پذیرفتم که بیماری سیستم روحی ما رو تغییر میده حتی اگه یا سرماخوردگی ساده باشه.

یه روانشناسی میگفت کرونا روی سطح ترشح دوپامین تاثیر میذاره

بعد من از کلافگی و افسردگی داشتم با یه دوستیم صحبت میکردم ایام کرونا(فکر کنم خودش کرونا نگرفته بود حداقل تا اون موقع)گفت واقعا که افق!چرا اینقدر به هم ریختی!اینقدر ضعیفه سیستم عصبیت و روحی ت که با یه مریضی کوچیک اینطور به هم ریختی!(منظورش از کوچیک احتمالا این بود که چون ما کارمون به بیمارستان نکشیده بود احتمالا کرونای کوچیک بوده!وگرنه له و لورده شدم تو اون مدت)

خلاصه اینکه الان فهمیدم  این ناشی از ضعف من نبوده.مثلا فکرکن من یه آوم خیلی پر شر و شوری هستم که وقی مریضی مثل ک ونا میگیرم از اینکه با آدما نمیتونم بجوشم اعصتبم خورده از اینکا خودم میبینم به اون شر و شوری قبل نیستم اعصابم بیشتر به هم میریزه.

یاد داستان هری پاتر و زندانی آزباکان می افتم اون قسمتی که با نگهبانای زندان آزکابان(اسم عتیقه شون یادم نیست)مواجه میشه و غش میکنه استادش میگه اینکه تو در حضور ا ونا غش میکنی و اونا تورو بیشتر از بقیه میتونن بچزونن دلیلش این نیست که تو ضعیفتری دلیلش اینه که تو زندگیتو غم و غصه ی هولناکتری بوده .

خلاصه حالا دارم با خودم آشتی میکنم .بخشی ش به لطف آزمونهای روانشناسی هست که هی مثل نقل و نبات از خودم میگیرم ولی خوب بوده ها.توی سایت ایسنج چند تا دادم خوب بوده ،راهکار هم ارائه میده(نسخه رایگان داره نسخه ی پیشرفته ی پولی هم داره)

من تست MBTI و DISC و تست مواجهه با استرس رو دادم خوب بود.راهکاراش رو دوست داشتم.

توی چند تا سایت دیگه هم مثلا سرچ کردم برای تعادل هیجانی چی کار کنم.

اون کتابای کار عمیق و عادهای اتمی رو کم و بیش دارم عملی کار میکنم

یه تکنیک پومودورو یاد گرقتم برای کار عمیق و تمرکز خوبه(نرم افزار هم برای گوشی داره اگه بخواین استفاده کنید)فقط اگر کتاب مینیمالیسم دیجیتال رو میتونستم جدی تر کار کنم خیلی خوب بود.از دست این حواس پرتی های دیجیتال

بالاخره پلنر یا دفتر برنامه ریزی باب میلم رو پیدا کردم.دیدم که رو برگه ها خیلی کارام پراکنده س(هر چند منعطف تر بود و بعضی وقتا از این مدل راضی نبودم هفته ی بعدم رو با یه مدل دیگه ادامه میدادم.)

ولی الان این پلنرم دفتری سیمی هست.هفتگی هست.خوبه برای ساعات روز ردیف داره (این خوبه که آدم خودش رو مقید کنه با تنظیم کار توی اون یه ساعت مشخص روز)

واقعا کارات رو که مینویسی ،می بینی چقدر زمان هدر رفته داری و میشه کارات رو با نظم با بهره وری بالاتری انجام بدی.

سایت متمم و برگه های برنامه ریزی ساج برای شروع به کار من خوب بود

باز بستگی به ساختار ذهنی هر نفر داره.بعضی ها از کل میرسن به جزء و بعضیها برعکس

وقتی خودتو بشناسی میتونی بفهمی که برنامه ریزی هات رو از سطح بالا بشکنی بیای پایین.یا ریز ریز کارات رو بنویسی و انجام بدی تا برسی بالا.

نظرات 1 + ارسال نظر
نگار دوشنبه 11 اردیبهشت 1402 ساعت 23:46 https://zanekhoshbakht.blogsky.com/

آهان از این دفترهای پلنینگ. فکر کنم خیلی محبوب شدند. چون دیدم چند تا دوست دیگه ام هم گرفتند.
برم یه سرکی به ای سنج بکشم. فضولیم گل کرد.


کلا خوندن شخصیتم و ترجیحاتم از اونجا کار رو برای پذیرش ضعفهام و اصلاح آسونتر کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد