افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته
افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته

پروانه ی من پرواز کن

بعضی روزا در مرز محبت و لوس کردن میمانم این داستانی هست که منو میترسونه ،نکنه من برای فندق به جای بال های قوی برای پرواز کردن ،ضعف و وابستگی میارم
 "مردی یک پیله کرم ابریشم پیدا کرد و با خود به خانه برد. یک روز پیله کمی باز شد. مرد ساعتها نشست و پروانه را تماشا کرد. پروانه خیلی تلاش می کرد تا بدن خود را از شکاف ایجاد شده، خارج کند. بعد از مدتی پروانه دست از تلاش کشید و حرکتی نکرد. به نظر می رسید که او تمام سعی خود را کرده است و دیگر قادر به ادامه ی کار نیست.
 
مرد تصمیم گرفت به پروانه کمک کند. او با یک قیچی پیله را باز کرد و پروانه راحت از آن بیرون آمد. اما بدن پروانه متورم بود و بالهایش کوچک و چروکیده بودند. مرد مدتی به پروانه نگاه کرد و انتظار داشت، هر لحظه بالهایش بزرگ شوند و او پرواز کند، اما هیچ یک از این اتفاقها نیفتادند.
 
در واقع پروانه تا آخر عمرش همان طور روی شکم خود می خزید و بدن متورم و بالهای چروکیده اش را به این طرف و آن طرف می کشید.
 
مرد با نیت خیر این کار را انجام داده بود و نمی دانست چرا عاقبت آن چنین شد؟
 
پیله ی کرم ابریشم محکم بود و سعی و تلاش پروانه برای خروج از آن شکاف باریک، قانون طبیعت بود. برای آنکه آب اضافی از بدن پروانه خارج شود و او موفق به رهایی از پیله گردد.
 
گاهی تلاش کردن برای زندگی لازم و مفید است. اگرقرار بود بدون هیچ مانع و مشکلی زندگی را سپری کنیم، ناتوان می شدیم و آن چنان که باید ، قوی نمی شدیم و هرگز قادر به پرواز نبودیم"
Abramos.blogfa.com
نظرات 6 + ارسال نظر
نگار دوشنبه 1 شهریور 1400 ساعت 20:45 https://zanekhoshbakht.blogsky.com/

من یه بار در اوایل نوجوانی از مامانم تشکر کردم! چون ۱۴ سالگی ازدواج کرده بود و خیلی بلد نبود به عنوان مامان ازم مراقبت کنه. مثلا می گه شیر درست می کرده می ریخته تو شیشه می داده دستم. می رفته دنبال کارش. بعد من خودم شیر رو می خوردم و شیشه رو پرت می کردم یه گوشه مشغول بازی می شدم یا می خوابیدم!
بهش گفتم این باعث شده من از درون یه جورایی مستقل و نترس باشم. مامانم هم ناراحت نشد. چون می دونست صادقانه می گم. تازه رفته بود برای همسایه ها هم تعریف می کرد.
روی هم رفته اصلا با حمایت بیش از حد موافق نیستم راستش. بچه باید بدونه که دنیا جای آسونی برای آدمها و حتی بقیه موجودات زنده نیست.
البته من بچه ندارم. فقط نظر و تجربه شخصیم رو گفتم.

اآره استقلال و آزادی عمل دادن به بچه ها خوبه
ولی بعضی وقتا از محبت زیادی برای بچه ها قفس می سازیم

Baran پنج‌شنبه 28 مرداد 1400 ساعت 09:17

من این کامنت مهتاب خانم رو خیلی دوست داشتم.با توجه به اینکه،شش ماهه بودم و مامانم،بابت مریضی ازم دور شد.یه بچه لجوج.گریه و بد غذا و از امر ونهی فراری ام هنوزوعاشق مسخره بازی بابامم

مسخره بازی خنده دار دوست دارم

مهتاب سه‌شنبه 26 مرداد 1400 ساعت 12:27

خب می شه اول در قالب بازی انجام داد .
مثلا اسباب بازی ها وسط اتاق کودک پخش و پلا هستند .میسه عروسک خرسی رو برداریم یه اسباب بازی کوچولو رو وانمود کنیم دادیم دستش و با زبان کودکی می گیم خرسب می خواد کمک کنه اتاق مرتب بسه و در حالیکه دست خرسی رو گرفتیم یواش یواش به طرف کمد یا قفسه اسباب بازی می ریم و طوری انجام می دیم انگار واقعا خرسی اون اسباب بازی رو گذاشت سر جاش لبخند می زنیم .بعد می گیم خرسی پسر/دختر گل منم بلدها از اینکار انگاه کن
این روش به ذهنم رسید.
من چون زن برادرم سر کار می رفت از شش ماهگی تا سالی که پسر برادرم مدرسه رفت خودم و مادر مرحومم از ش نگهداری می کردیم. و این چیزها رو در حین بازی باهاش یاد گرفتم..
کلا به نظرم کودک در قالب طنز و بازی بیستر مستاق یاد گیری هست تا امر ودستور

ممنون دوست عزیز از روشی که پیشنهاد کردی
اره در قالب بازی خیلی چیرا رو میشه به بچه یاد داد

ربولی حسن کور سه‌شنبه 26 مرداد 1400 ساعت 11:52 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
فکر کنم هرطور که رفتار کنیم آخرش پشیمون میشیم

دیگه نفرمایید در این حد نا امید نکنید

دانشجو سه‌شنبه 26 مرداد 1400 ساعت 09:33 http://mywords97.blogfa.com/

برای هر مساله تربیتی نگران بودم که نه از این ور بوم بیوفتم نه اون ور. تربیت بچه چیزی نیست که اگه یه اشتباه کردی دیگه جبران ناپذیر باشه. نسخه ای هم نیست که حتی برای دو تا بچه مثل هم نوشته بشه. همین که مادر در ذهنش به این مساله توجه داره در تربیتش هم حواسش هست. بچه ها هم ذاتشون خیلی متفاوته. بعضی ها کلا مستقلند و باید مادر خیلی زحمت بکشه که بگه بچه جان یه کمی هم از من مشورت و کمک بخواه. بعضی ها هم برعکس...... من یه بار به دوستم که خیییییییییلی دخترش رو خوب تربیت کرده و الان ازدواج کرد گفتم برای تربیت بچه های این زمونه چه باید کرد؟ گفت: الان فقط محبت کردن جواب میده. محبت. راست میگفت. محبت بچه رو دارای حیا میکنه. والدینش رو دوست داره و به حرفشون هر چه بزرگتر بشه بیشتر گوش میکنه و حرمتشون رو نگه میداره.... کتابی شد این نظرم!! رفتم رو منبر!!!

امیدوارم که اینطوری باشه
البته فول محبت کردن فرق میکنه تا رفاه زده کردن
میگم نشه همون دوستی خاله خرسه و قصه یپروانه و پیله

مهتاب یکشنبه 24 مرداد 1400 ساعت 21:32

سلام
میشه ذره ای از محبت نسبت به کودک رو کم نکرد ولی همزمان حس عزت نفس و استقلال رو هم بهش هدیه کرد
مثلا داریم سفره می ندازیم سبد سبک سبزی خوردن رو بدیم به کودک بگیم بیا باهم کمک کنیم سبد رو ببریم برا سفره.اینقدر ذوق می کنه.

سلام
اون که محبت خوبه البته ولی خوب نشه مثل دوستی خاله خرسه
اگر بچه از آوردن سبد سر سفره سر باز زد چی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد