افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته
افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته

فرصت های از دست رفته

حرفهایی که میخوام بزنم خیلی نسبت به وضع و اوضاع فعلی بی ربطه.اینقدر بی ربط که صبح

 میخواستم بگمشون ولی یادم رفتن

واقعا اینقدر ذهنم پرشده بود از ویروس کرونا و بگیر نگیرش یادم رفته بود اون چیزی که گوشه ی ذهنم یادداشت کرده بودم برای وبلاگم چی بود

یادم بود که از همه ی قضایای جهان پرت بود ولی یادم نبود که چی بود

خلاصه تا دوباره یادم نرفته بگم

من چند شب پیش همینطوری داشتم ول تو اینترنت میگشتم که خوردم به وبلاگ ورودی های یه سال(یا دو سال )قبل بچه های دانشگاه

اون موقع ها !!!(انگار داریم از هزاره های ما قبل تاریخ صحبت میکنیم) وبلاگ ها فعال تر بودن جای گعده و حرف و گفت و گو بودن و... میگذرم ازش چون بحث اصلیم حرف روزهای خوش وبلاگ نویسی نیست

دیدم تو وبلاگشون چقدر جزوه و نمونه سوال و کتاب گذاشته بودن و بعد چقدر از خودم عصبانی شدم و چه حسرتی خوردم که چقدر من بی خیال و بی تفاوت رفتم دانشگاه و درسا رو همین جوری شب امتحانی پاس کردم.چقدر بهتر میتونستم بخونم و بفهممشون ولی متاسفانه جو دانشگاهها اینطوری شده که نخوندن مایه ی افتخار شده و علم واقعی یه موضوع بی ارزش شده.البته قصور خودم اصلا قابل انکار نیست چون من هم جزئی از اون جو بودم.

واقعا حیفه که بعد از اون هم تقلای دانش آموزا برای قبولی در کنکور و مطالعه ی n مدل کتاب برای هر درس می افتیم توی جوی که کلا نخوندن ارزشمند تر میشه و دیگه n مدل کتاب که سهله، کسی حوصله ی خوندن خود کتاب رو هم نداره و شب آخر دنبال یه جزوه ی کم حجم برای پاس شدن می گردیم.

درسته همه الان حرف از بیکاری و فارغ التحصیلای کم مهارت میگن که به درد بازار کار نمیخورن و مغزشون فقط تئوری محوره ولی باور کنید همون تئوری هم تو مغز خیلی از ما فارغ التحصیلا هم نیست.یعنی سواد هم نداریم چه برسه به مهارت.

کسب مهارت سخته و شرایطی بیشتری از اون چه محیط اکادمیک داره، می طلبه ولی کسب سواد که دیگه واقعا اصل هدف دانشگاهه.دیگه اینو که نباید آدم از خودش دریغ کنه.و چقدر افسوس میخورم که من اینو از خودم دریغ کردم شما این اشتباه رو نکنید.الان من ظاهرا ضرر نکردم سر کارم و حقوق دارم تقریبا مرتبطه با رشته ی دانشگاهیم ولی میگم کاش ایام دانشجوییم واقعا دانشجو تر بودم.کار دیگه ای که نداشتم واقعا فقط دانشجو میبودم

نظرات 3 + ارسال نظر
ربولی حسن کور جمعه 16 اسفند 1398 ساعت 20:10 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
حرفتون کاملا منطقیه

افسوس که اون موقع ها نمیدونستم

seventhsky پنج‌شنبه 8 اسفند 1398 ساعت 09:51

متوجه نشدم
یعنی چون سر کار میرفتید نتوانستید در دوران دانشجویی بهتر وقت بگذارید یا به خاطر جو دانشگاه؟

نه بخاطر جو دانشگاه
وگرنه مدتها بعد از فارغ شدن دنبال کار میگشتم

سحر چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت 19:32 http://roya-94.blogsky.com/

درسته
چ شغلی دارین‌و‌چ‌رشته ای؟

اسما رشته و کارم مهندسیه ولی بیشتر کارم شبیه تایپیسته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد