از سایت خوب شعبانعلی عزیز
به این کارآفرینها کمتر اعتماد میکنم…
کسانی که توصیف چشم انداز خود را چنین آغاز میکنند: «هر ایرانی یک روز …»
کسانی که بازی برندسازی خودشان، آنها را از توسعهی برند کسب و کارشان غافل کرده است.
کسانی که در کلاسها و سمینارها راحتتر پیدا میشوند تا در دفتر کارشان.
کسانی که فکر میکنند هوش و استعداد، میتواند جای مطالعه و یادگیری را بگیرد.
کسانی که بر روی تاکتیکهایشان، اسم استراتژی میگذارند و به این شیوه، از زیر بار تفکر استراتژیک، شانه خالی میکنند.
کسانی که فرق علم را با تجربه نمیدانند و فکر میکنند تجربه میتواند جایگزین علم شود.
کسانی در حرف زدنشان، حجم نصیحت بر حجم دانش میچربد.
کسانی که مشخص است مدتهاست کتاب تازه نخواندهاند.
کسانی که تخطی از اخلاق کسب و کار را زیرکی فرض میکنند و فکر میکنند خُلق خوب میتواند جای اخلاق خوب را بگیرد.
کسانی که در صحبت برای دیگران، به جای گفتگو از تجربهها و دستاوردها، از حکمت و عرفان حرف میزنند و از میزنشینی، مستقیم به منبرنشینی کشیده شدهاند.
کسانی که شبیه روزنامه هستند. راوی مجموعهای از اخبار و رویدادهای اقتصادی و سیاسی، بیآنکه اندکی اندیشه و تحلیل، در نگاه و کلامشان باشد.
کسانی که بیشتر از اینکه دیگران دربارهشان حرف بزنند، خودشان دربارهی خودشان حرف میزنند.
خیلی عالی و قابل تامل بود
ولی من ننوشتمش