دلم خیلی بیشتر از اینها بهار میخواهد:
گفتم : جوانه ، خندید !
گفتم : بهار ، خندید !
گفتم که باغ دارد نقش و نگار ، خندید !
گفتم : شکوفه خندید
گفتم : بنفشه رویید
به به چه بوی خوبی !
خندید و باز خندید
گفتم که خنده خوب است
امّا جواب من نیست
حرف من از بهار است
خندیدن تو از چیست ؟
خندید و گفت : این فصل
با خنده کار دارد
لبخندهای من هم
بوی بهار دارد !