انگار دو تا پست قبلی زیاد ناامیدکننده بودن برای روحیه دادن یه خورده باید خودمونو تحویل بگیریم.
بالاخره یه کارای مفیدی هم کردم فعلا حوزه ی تغذیه حوزه ی پیشرفتمون بوده کار و کاریابی که الویت اصلیم بود که از کنترل من خارجه.نمی دونم دست وزیر کاره که میگه شرط الزام به داشتن سابقه کار غیرقانونیه، دست وزیر اقتصاده، دست وزیر و نماینده و رییس جمهور و برنامه ریز مملکت و خلاصه هر کی که هست، دست من نیست .شاید بعد از اینکه مساله فلسفی نوین" اول کار بوده یا سابقه ی کار؟"حل شد من به یه شغلی رسیدم.فعلا که شکمم که دست خودمه رو کنترل میکنم.و اما قدم های کوچک من:
ادامه مطلب ...دارم کارا و بارای عقب افتاده مو جمع و جور میکنم اولتیماتوم سه ماهه جواب نداد کافی نیست وقت کم اوردم برای کارهام .هر چند کار جدیدی رو شروع نکردم همون کارایی که میشد به موقع ش خیلی راحتتر انجامشون بدم حالا مثل غولای بی شاخ و دمی شدن که هر سری شونو که قطع میکنم یه سر دیگه در میارن و تموم نمیشن.هی میگم دیگه کارامو عقب نمیندازم خدایا از من بگذر دیگه ادم خوبی میشم و یه صدایی از کوچه پس کوچه های ذهنم میگه:توبه ی گرگ مرگه.خوب منم یه بار مردم.کافی نیست؟همین دو هفته پیش یکی از این کار و بارای عقب افتاده ام به اندازه ی همه ی عمرم دردسر درست کرد.حالا که یه بار به این سختی جریمه شدم دیگه نمیزارم تکرار بشه.فقط همین 2تا کار وحشتناک تموم بشه.دارم تلاشمو میکنم خدایا کمکم کن.
خداحافظ تنبلی .خداحافظ اهمال کاری.
تاریخ ارسال در وبلاگ قبلی: پنجشنبه 25 شهریور 1395
بی کولر و پنکه تو اتاق نشستم و دارم به قبل تر ها فک میکنم.هوا چند ساله که بی رویه گرم شده و از چند سال قبل من شدیدا به این گرما غر زدم.با اعصاب خوردی همین که رفتم بیرون گفتم وای چقد گرمه وای تاکسی چرا گیر نمیاد وای چرا اتوبوس کولر نداره همین که رسیدم جایی گفتم وای چرا اینجا کولر نداره وای چرا رو دور تند نیست وای چقد گرمه وای پختم وای وای وای...و در این غرغرها هیچ اثری از خنک کنندگی مشاهده نشد.الان دارم فک میکنم تازگیا چه راحت با گرما کنار اومدم و حتی خانواده رو متعجب کردم و بعضا به لحظات شگفتی سازی فک میکنم که یک تا دو ساعت تو گرمای ظهر پیاده رفتم و احساس نکردم که چقد سخته!وقتی غرغر من دمای هوا رو تغییر نمیده فقط به خودم احساس درد و رنج و فلاکت ومورد ظلم واقع شدن(باور کنید دونه دونه ی اینا رو حس میکردم! چه احمقی بودما!)میده خوب برا چی غر بزنم؟غرغر کردن واقعا کار آسونیه ولی شرایطو برای خود آدم سخت میکنه.
تاریخ انتشار در وبلگ قبلی ١١خرداد١٣٩٥