افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته
افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته

باقالی

برگشتم و از بین باقالی ها همان شغل سابق  را برداشتم،کارد بزنی خونم درنمی آد با این مواجهه ی دردناک و مستاصل وار  با این  واقعیت  

ادامه مطلب ...

شال و کلاه برای جنگ

دارم برای یه کار بانکی حاضر میشم.با تمام سلولهای مغزم و قلبم میدونم و حس میکنم دارم برای جنگ آماده میشم.هر چقدر هم حساب کتاب میکنم و برای خودم روضه میخونم آخرش میرسم به همین حس و حال جنگ. اصلا هیچی به هیچی ش هم معلوم نیست که بشه یانشه،منم هنوز نرفتم سراغش شاید دو سه ماه طول بکشه ولی باز از خودم میپرسم مجبوری بری جنگ؟الان میگم نه شاید دو سه ماه دیگه مجبور بشم اون وقت دیگه کار از کار گذشته

سخت تر از سنگ

داستان سکاکی رو شنیدین؟ حتی اگه جوابتون آره باشه فک کنم مرورش باز لازمه.برای من که مفید واقع شد. ادامه مطلب ...

فراتر از ابن سینا

نگار اومده براش ریاضی توضیح بدم.مشکل او و اکثر کسانی که باهاشون ریاضی کار میکنم و فک میکنن ریاضی (یا هر درس دیگری )غول علامت سوال هاست، یکی ست و آن هم این است که:  ادامه مطلب ...