اگر فندق نبود دلم میخواست پاهامو میکشیدم و میخوابیدم یه خواب راحت
بعد یادم اومد که من همیشه میخواستم طوری بمیرم که اعضامو رو اهدا کنم
فعلا هیچ کدوم میسر نیس