افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته
افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته

غرغر کردن آسونه یا سخته؟

بی کولر و پنکه تو اتاق نشستم و دارم به قبل تر ها فک میکنم.هوا چند ساله که بی رویه گرم شده و از چند سال قبل من شدیدا به این گرما غر زدم.با اعصاب خوردی همین که رفتم بیرون گفتم وای چقد گرمه وای تاکسی چرا گیر نمیاد وای چرا اتوبوس کولر نداره همین که رسیدم جایی گفتم  وای چرا اینجا کولر نداره وای چرا رو دور تند نیست وای چقد گرمه وای پختم  وای وای وای...و در این غرغرها هیچ اثری از خنک کنندگی  مشاهده نشد.الان دارم فک میکنم تازگیا چه راحت با گرما کنار اومدم و حتی خانواده رو متعجب کردم و بعضا به لحظات شگفتی سازی فک میکنم که یک تا دو ساعت تو گرمای ظهر پیاده رفتم و احساس نکردم که چقد سخته!وقتی غرغر من دمای هوا رو تغییر نمیده فقط به خودم احساس درد و رنج و فلاکت ومورد ظلم واقع شدن(باور کنید دونه  دونه ی اینا رو حس میکردم! چه احمقی بودما!)میده خوب برا چی غر بزنم؟غرغر کردن واقعا کار آسونیه ولی شرایطو برای خود آدم سخت میکنه.

تاریخ انتشار در وبلگ قبلی ١١خرداد١٣٩٥

آغاز دوباره

باید دوباره شروع کنم یادداشت های وبلاگ قبلی را منتقل کنم و کلی حرف نگفته ی امسال و پارسال رو بزنم