فندق از قرنطینه ی خانگی کلافه ست ، ما هم از اون کلافه تر
تا دو نمی خوابه.اما مامان چیزی گفت که امیدوار شدم که این روزا رو راحتتر
بگذرونم
از مامان پرسیدم باتجربه ای که از بچه داری داری کدوم مقطع از بچه داری راحتتره(این رو مادری میگه که از قرنطینه کلافه س، تا دو شب بیداره، افسردگی گرفته،نه از کار راضی نه از مادری نه از همسری،خلاصه کلا ناراضی)
مامان گفت راحتترین مقطعش همین دوره س
هیچی دیگه الان دارم از راحتیم لذت میبرم
سلام
بچه هرچقدر بزرگ تر بشه مشکلاتش هم بزرگ تر میشه
نتیجه ی تحقیقات نشون میده زوجهایی که بچه دار نمیشن کمتر از زوجهایی که زود بچه دار شدن احساس بدبختی میکنن
فک کنم چون زوج های نابارور امیدی دارن بالاخره مشکلشون حل بشه ولی بچه دارا هیج راه برگشتی نمیبینن و به سرعت به سمت روزهای سخت و سختتر میتازند
قربون مامان گل تون


شنگول بیدار میشه
پسرهای دختر عموی من،ساعت ۴نیم صبح میخابن،یکی سه ساله اس،یکی ده ماهه.خان عموم تعریف میکرد،خوابیده بودم،جفت شون پریدم رو سرم.اونقدر که خان عمو ترسید،بیمارستان بستری شد

امید که فندق جون ساعت ده شب بخواب.البته اگه ده شب بخوابِ،دور ور شیش نیم صبح
سلام
فدای شما بشم
الان نگاه کردم دیدم چی نوشتم
قشنگ مشخصه مغزم قاطیه
جمله ها نصفه و نیمه بی فعل و..
اره موافقم الان برنامه شو کردیم خواب زودهنگام شبانه منهای چرت بعد از ظهر
خوبه اینطوری شبا به کار و بارنون میرسیم فقط ظهرا به زور خودمونو نگه میداریم