وقتی کسی درکت نمیکنه

یه روز رسید بالاخره که من اون کسی که باید منو دقیقا اونطوری که میخوام نه تنها درک کنه بلکه هدایت کنه  

پیدا کردم

اگر بیشتر تلاش کرده بودم یا کمی ریسک پذیر تر بودم زودتر هم پیداش میکردم

ریسک کردن یعنی یه موقعیت دودلی رو بذاری کنار.اینکه الان جام گرم و راحت و خوبه و هیچ چالشی ندارم با همه عادی و نرمال رابطه دارم. ولی خوب اگه اونطوری بود چی میشد اگه اون کارو میکردم چی میشد

خوب چی میشد واقعا؟

خوب یه راه برای فهمیدنش هست اینکه واقعا قید راحتی الان رو بزنی و دقیقا همون کار رو انجام بدی

اینطوری یه کسی رو پیدا میکنی که بهتر از همه میتونه درکت کنه : خودت

و بهتر از همه میتونه برات تصمیم بگیره

فکر کنم مدتها از خودم فرار کردم

دنبال کسی بودم که منو بفهمه ، درکم کنه ، کمکم کنه

وقتی درددل میکردم بابقیه و نمیفهمیدنم احساس بدی بهم دست میداد.

باید برای خودم میگفتم

روزای سخت ، کارای سخت ، اتفاقهای وحشتناک،درگیری های مختلف

باید بنویسی و برگردی بخونیش تا بفهمهی خودت بهتر از همه میتونی کارای دیگه رو انجام بدی

چون قبلا یه بار روزای سهتی رو گذروندی