تا این جایی از زندگی که من از سر گذروندم به نظرم هیچ چیز مثل بچه زندگی ادمو رو دور تند نمیندازه نمیدونم شاید چون بدنیا اومدن فندقم با شروع به کارم با جابه جایی م با افزایش ناگهانی قیمتا و دغدغه های اقتصادی همه و همه با هم مصادف شدند این طور به نظر میاد ولی کلا بچه ها مخصوصا در اوایل نوزادی شگفتی های خاص خودشونو دارن.هر روز یه چیز جدید
اینقدر کارهای روزمره مون رو تند تند انجام میدیم که یادمون میره یه روزی اصلا نمیتونستیم غیر از گریه و اندکی تکان تکان کوچک و کارهای کمی نامحترانه ی دیگر :-) کاری انجام دهیم
زندگی داره میره امیدوارم من و فندق و همسری ازش جا نمونیم
خدایا شکرت
شما و فندق و آقای همسر تون؛درپناه خداوند سبحان باشید...آمین




الهی شکرت
خدایا شکرت