افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته
افق بهبود

افق بهبود

میخواهم بهتر و بهتر شوم.آهسته اما پیوسته

اندر احوالات ما و پزشکان

عینکمان شکسته بود و حسش نبود دوباره بریم چک کنیم.در نتیجه از روی عینک قبلی مان گفتیم عینک جدید را بسازند.یه چیزی سر جاش نبود حالا یا نمره ی چشم ما عوض شده بود یا عینک ساز قبلی بد ساخته بود یا عینک ساز جدید مشکل داشت.خلاصه با عینک راحت نبودیم 

 رفتیم پیش چشم پزشک شماره ١ ،یه ازمایش  نمیدونم چی چی نوشت و ما رفتیم که به سرعت انجام بدیم. وقتی برگشتیم دیگه اخرای وقت بود دکتر برگه رو گرفت و نگاه کرد گفت همین الان یه نامه میدم  فوری برین پیش دکتر "نوکو  کوکو " (اسمش این نبودا)متخصص مغز و اعصاب برای احتمال ms ولی کو دکتر "نوکو کوکو"؟اقای دکتر چشم ١ :چون احتمالا مسافرتن همین الان همین امشب برین پیش یه متخصص مغز و اعصابدیگه  (اون ساعت دیگه نخود چی کشمش فروشی ها هم بسته بودن دکتر مغز و اعصاب ها که دیگه این دوره سرشون خیلی خیلی خیلی شلوغه. کی ما رو بدون معرفی راه میده  و الان ویزیت میکنه؟)

آقای دکتر  چشم :حتما امشب یه کاری کنین اگر دکتر نمیرین برین اورژانس بیمارستان "نونو"

ما زدیم بیرون و با سابقه ی شلوغی بیمارستان "نونو" همه ی اعضا و جوارحمون میگفت بیمارستان "نونو" نه نه نه

نمیدونم آقای پدر از کجا از این طرف و اون طرف زنگ زد و یه دکتر پیدا کرد که با مذاکرات فراوان قبول کردن که ما رو بعد از همه ی مریضا بینن

ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد